انجام اين روش جراحي، آن هم براي دومين بار در ايران، در حالي بود كه دبير اجرايي علمي مامايي ايران در مورد اجراييشدن پروتكل مربوط به استفاده از اين روشها براي كاهش هزينههاي زايمان، افزايش كيفيت خدمات مراقبتي به زنان باردار و تولد نوزاد سالم به وزارت بهداشت تاكيد كرده بود.
چندي پيش نخستين دوره آموزش زايمان بدون درد به روش هيپنوتيزم در بيمارستان لبافينژاد تهران برگزار شد و گروهي از پزشكان متخصص زنان و مامايي در مورد زايمان به روش هيپنوتيزم آموزش ديدند.
به نوشته تهران امروز، اين دورههاي آموزشي كه در پي توصيه سازمان بهداشت جهاني به كشورهاي جهان براي كاهش ميزان سزارين صورت گرفت جامعه مامايي را نسبت به انجام اين روش زايمان آگاه و آماده كرد. حاميان زايمان به روش هيپنوتيزم در شرايطي مجوز آموزش اين روش را از وزارت بهداشت دريافت كردند كه بنا بر آمار اين وزارتخانه، 42 درصد زايمانها در كشور به صورت سزارين صورت ميگيرد و اين در حالي است كه بنا بر توصيه سازمان بهداشت جهاني ميزان سزارين در هر كشور نبايد از 10 تا 15 درصد بيشتر باشد.
همزمان با تدوين پروتكلهاي زايمان بدون درد در سال 85، بحث زايمان به روش هيپنوتيزم نيز مطرح و اين روش پس از ماهها بحث و بررسي در مجموعه زايمانهاي بدون درد قرار گرفت و اين در حالي بود كه درست 6 ماه از زمان تولد دومين كودك به روش هيپنوتيزم ميگذشت. گر چه اين تولد به علت بالا بودن وزن كودك به روش سزارين انجام شد، اما اين اطمينان خاطر را براي زنان به وجود ميآورد كه با هيپنوتيزم ميتوان زايمان بدون درد داشت. چرا كه از ديدگاه متخصصان زنان و مامايي، مهمترين عامل گرايش زنان به سزارين ترس از زايمان است و بيشتر به همين علت است كه زنان سزارين را براي تولد فرزندان خود انتخاب ميكنند.
حاميان اين روش زايمان در دفاع از آن به سابقه هيپنوتيزم در دنيا استناد كرده و عدم توسعه آن را در ايران به طرز تلقي مردم و مسئولان نسبت ميدهند.
دكتر مهوش آگاه، مدرس زايمان بدون درد :
هيپنوتيزم يك روش كاملا علمي است كه در سال 1954 در كالج سلطنتي انگليس به عنوان يك روش علمي در آموزش پزشكي دانشجويان پزشكي تصويب شد و از سال 1996 با طي مراحل علمي «كلينيكال ترايال» به عنوان يك روش كامل كلاسيك علمي در كتاب مرجع روانپزشكي قرار گرفت و اين در حالي است كه در ايران عدهاي درمان و كاهش درد به روش هيپنوتيزم را جزو طب مكمل يا آلترناتيو ميدانند و همين امر موجب شده كه اين روش علمي در كشور توسعه نيابد.
ميتوان به روش هيپنوتيزم با متمركز كردن فكر يك زن در حين زايمان به جاي ديگر كاري كرد كه درد را احساس نكند و اين پايه روشي است كه در اين دوره به متخصصان بيهوشي، زنان و اطفال آموزش داده ميشود و در حقيقت هيپنوتيزم به معناي تمركز در يك موضوع، انفكاك از محيط و تاثيرپذيري از موضوعي است كه بر آن تمركز كردهايم همه ما روزانه هيپنوتيزم را به صورت ناخودآگاه تجربه ميكنيم مانند اينكه پس از يك رانندگي طولاني، وقتي به مقصد ميرسيم يادمان نيست كه چگونه مسير را طي كردهايم علت آن اين است كه در تمام مدت فكرمان جاي ديگري بوده است و اين همان هيپنوتيزم است.
از ديدگاه اين مدرس آموزش زايمان به روش هيپنوتيزم، اين روش در حداقل 80 درصد مردم به جز افرادي كه بيماريهاي شديد رواني دارند يا عقبمانده ذهني هستند، جوابگوست و با تغييراتي كه به وسيله آن در متابوليسم مغز انجام ميشود، درد را كاملا ميتوان كنترل كرد و در مورد زايمان از اين طريق تجربه نشان داده است كه در شيردهي مادر نيز تاثير دارد و آن را افزايش ميدهد.
متخصصان زنان و مامايي اين روش زايمان را به بيماران قلبي، ديابتي و بيماراني كه در برابر روشهاي بيحسي و بيهوشي حالت تهوع مكرر پيدا ميكنند پيشنهاد ميكنند و معتقدند براي بيماراني كه در ناحيه برش احساس درد شديد ميكنند و براي بيحسي نيز ميزان پلاكت آنها پايين است و كساني كه در ناحيه كمر دچار عفونت شدهاند يا در سيستم ستون مهرهاي آنها ناهنجاريهايي وجود دارد هيپنوتيزم بهعنوان روشي مناسب براي زايمان بهحساب ميآيد.
در دنيا و بيشتر كشورهاي در حال توسعه در هر دقيقه يك زن از عواملي مربوط به بارداري و زايمان جان خود را از دست ميدهند و در سال بالغ بر پانصدهزار زن در اين رابطه ميميرند. در ايران نيز از سال 1375 تا 1384، 2585 مرگ مادران باردار و در سال 1384، 295 مورد مرگ مادر توسط وزارت بهداشت گزارش شده كه 6/87 درصد آنها در بيمارستان اتفاق افتاده و 60 درصد آنها به علت خطاهاي پزشكي، مامايي و پرستاري بوده است بنابراين يكي ديگر از مهمترين علل گرايش زنان در ايران به سزارين مرگ و ميرهاي پي در پي مادراني است كه 17 درصد اين مرگ و ميرها توسط افرادي اتفاق ميافتد كه هيچ دوره آموزشي در مورد زايمان نديدهاند.
59 درصد مرگ و مير مادران در كشور به علت خونريزي، 14 درصد به علت فشار خون بالا، 14 درصد به علت بيماريهاي قلب و عروق، 13 درصد به علت عفونت و به ترتيب خونريزي دوران بارداري، عوارض سقط جنين و آمپولي ريه مهمترين عامل مرگ و مير مادران محسوب ميشود و اين در حالي است كه سزارين نيز خالي از خطر نيست و مانند هر عمل ديگري يك عمل جراحي به حساب ميآيد و مانند هر جراحي ديگر نيازمند بيهوشي است و بيهوشي نيز خطراتي چون ابتلا به خونريزي، عفونت و انتقال خون را به همراه دارد و فرزندان متولد شده به اين شيوه دچار عوارضي ميشوند كه دكتر ناصر افضليان متخصص كودكان و كارشناس اداره كودكان وزارت بهداشت در تشريح آن ميگويد: از آنجا كه نوزادان سزاريني فشارهاي طبيعي زمان زايمان را تحمل نميكنند، ريههاي آنها از مايعات و ترشحات خالي نميشود و در نتيجه عوارضي چون زجر تنفسي در اين نوزادان بسيار شايع است؛ بهگونهاي كه حدود نيمي از نوزادان نياز به بستري شدن در ICU را پيدا ميكنند كه اين مسأله هزينه زيادي را بر خانوادهها تحميل ميكند و از سوي ديگر چون اغلب سزارينها به صورت انتخابي است و پيش از پايان زمان بارداري و شروع دردهاي زايماني انجام ميشود نوزادان سزاريني اغلب نارس هستند و مادر سزارينشده حداقل تا دو ساعت نميتواند به فرزندش شير بدهد و اين تاخير موجب بروز اختلالات تغذيهاي در مادر ميشود.
با توجه به عوارض حاصل از عمل سزارين حاميان زايمان به روش هيپنوتيزم اين روش را به عنوان يك روش جايگزين براي سزارين مطرح ميكنند و مدعياند كه اين روش يك روش علمي و كاربردي است كه به سهولت و ارزاني ميتواند مورد استفاده قرار گيرد و در اين روش زنان در ماههاي 2 تا 8 ماهگي بارداري با كمك پزشك با هيپنوتيزم و خود هيپنوتيزم آشنا ميشوند و در صورتي كه داوطلبان اين نوع زايمان هيپنوتيزمپذيري متوسط يا خوب دارند با خودهپينوتيزم و روشهاي ايجاد بيدردي با خودهپينوتيزم آشنا و در خانه، درمانگاه يا بيمارستان حتي بدون كمك پزشك يا مامايي كه با هپينوتيزم آشنايي داشته باشد ميتوانند زير نظر پزشك يا ماما خود را در شرايط بيدردي قرار دهند. درست همانند اتفاقي كه در مورد اولين زايمان به روش هيپنوتيزم افتاد و مادر داوطلب براي انجام زايمان تحت مراقبتهاي پزشك قرار گرفت.
دومين زايمان به روش هيپنوتيزم
در سال 1369 اولين زايمان به روش هيپنوتيزم در بيمارستان پارس تهران صورت گرفت كه بهدليل ريسك بالاي آن، به اطلاع عموم نرسيد اما در مورد دومين زايمان بدون درد به اين روش بيمار از چند ماه قبل از زايمان هفتهاي 2 تا 3 جلسه، جلسات آموزشي هيپنوتراپي را پشتسر گذاشت.
آيه حسنلو، مادري كه داوطلبانه به استقبال اين عمل جراحي رفت:
باتوجه به اينكه در 4 ماه اول بارداري وضعيت جسماني مناسبي نداشتم، استاد الماسيان، متخصص هيپنوتيزم كه تخصصش را از انجمن NGH آمريكا گرفتهاند، پيشنهاد زايمان به روش هيپنوتيزم را مطرح كردند و من 4 ماه قبل از زايمان، با وجود اينكه با تمام خطرات آن آشنا بودم، با موافقت همسرم و همچنين تكنيكهاي خاص تنفسي و تكنيكهايي كه مرا براي رفتن به حالت خلسه و شرطيشدن كمك ميكرد، خودم را براي انجام اين عمل آماده كردم.
«البته ترجيح ميدادم كه شرايط زايمان طبيعي برايم فراهم شود اما بهعلت شرايط خاصي كه داشتم، پزشكان عمل سزارين را براي تولد فرزندم انتخاب كردند و اين در حالي بود كه من هيپنوتيزم را به ساير روشهاي بيهوشي و بيحسي ترجيح دادم و تنها بهخاطر درد 10 دقيقه آخر زايمان متخصصان از بيحسي استفاده كردند چون بر اساس آموزشهايي كه ديده بودم، براي 45 دقيقه اول عمل آمادگي داشتم، در حالي كه عمل يك ساعت و نيم طول كشيد و در تمام طول اين مدت، حركت دست جراحان را ميديدم.»
انجام اين روش جراحي، آن هم براي دومين بار در ايران، در حالي بود كه دبير اجرايي علمي مامايي ايران در مورد اجراييشدن پروتكل مربوط به استفاده از اين روشها براي كاهش هزينههاي زايمان، افزايش كيفيت خدمات مراقبتي به زنان باردار و تولد نوزاد سالم به وزارت بهداشت تاكيد كرده بود.
گرچه ارائهدهندگان اين نوع زايمان از تاثير اين روش در سلامتي مادر و كودك سخن ميگويند و آن را در رديف زايمانهاي بدون درد مثل زايمان در آب و دارويي بهحساب ميآورند، ولي برخي جراحان زنان و زايمان اين روش را در شرايطي كه فرد نسبت به داروهاي بيهوشي حساسيت نشان نميدهد، نميپذيرند و معتقدند كه در شرايطي كه فرد ميتواند سزارين كند، ديگر نيازي به اين روش نيست چراكه در عمل سزارين هيپنوتيزم ميتواند عواقب بدي براي داوطلب بهدنبال داشته باشد.
دكتر ميترا مدرسگيلاني، متخصص زنان:
زايمان به روش هيپنوتيزم شايد در مورد داوطلباني كه دچار بيماريهاي قلبي ـ عروقي و ديابت هستند و امكان بيهوشي عمومي وجود ندارد، موثر ميباشد اما در شرايطي كه داوطلب چنين مشكلي ندارد و شرايط جسماني او و فرزندش ايجاب ميكند كه فرد تحت عمل سزارين قرار گيرد، هيپنوتيزم چندان كارساز نخواهد بود چراكه يكي از نگرانيهايي كه در مورد هپنوتراپ، آن هم در مورد عمل جراحي وجود دارد، اين است كه احتمال دارد بيمار از خواب بيدار شود و اين مساله از نظر روحي تاثير مخربي بر سلامتي داوطلب ميگذارد، بهگونهاي كه با تداعي عمل سزارين، استرسهاي روحي به او دست بدهد. با اين همه، باوجود اميدهايي كه ارائهدهندگان اين طرح در اشاعه آن دارند، برخي زمانبر بودن دورههاي آموزشي آن را از جمله نقاط ضعف آن بهحساب ميآورند.
چندي پيش نخستين دوره آموزش زايمان بدون درد به روش هيپنوتيزم در بيمارستان لبافينژاد تهران برگزار شد و گروهي از پزشكان متخصص زنان و مامايي در مورد زايمان به روش هيپنوتيزم آموزش ديدند.
به نوشته تهران امروز، اين دورههاي آموزشي كه در پي توصيه سازمان بهداشت جهاني به كشورهاي جهان براي كاهش ميزان سزارين صورت گرفت جامعه مامايي را نسبت به انجام اين روش زايمان آگاه و آماده كرد. حاميان زايمان به روش هيپنوتيزم در شرايطي مجوز آموزش اين روش را از وزارت بهداشت دريافت كردند كه بنا بر آمار اين وزارتخانه، 42 درصد زايمانها در كشور به صورت سزارين صورت ميگيرد و اين در حالي است كه بنا بر توصيه سازمان بهداشت جهاني ميزان سزارين در هر كشور نبايد از 10 تا 15 درصد بيشتر باشد.
همزمان با تدوين پروتكلهاي زايمان بدون درد در سال 85، بحث زايمان به روش هيپنوتيزم نيز مطرح و اين روش پس از ماهها بحث و بررسي در مجموعه زايمانهاي بدون درد قرار گرفت و اين در حالي بود كه درست 6 ماه از زمان تولد دومين كودك به روش هيپنوتيزم ميگذشت. گر چه اين تولد به علت بالا بودن وزن كودك به روش سزارين انجام شد، اما اين اطمينان خاطر را براي زنان به وجود ميآورد كه با هيپنوتيزم ميتوان زايمان بدون درد داشت. چرا كه از ديدگاه متخصصان زنان و مامايي، مهمترين عامل گرايش زنان به سزارين ترس از زايمان است و بيشتر به همين علت است كه زنان سزارين را براي تولد فرزندان خود انتخاب ميكنند.
حاميان اين روش زايمان در دفاع از آن به سابقه هيپنوتيزم در دنيا استناد كرده و عدم توسعه آن را در ايران به طرز تلقي مردم و مسئولان نسبت ميدهند.
دكتر مهوش آگاه، مدرس زايمان بدون درد :
هيپنوتيزم يك روش كاملا علمي است كه در سال 1954 در كالج سلطنتي انگليس به عنوان يك روش علمي در آموزش پزشكي دانشجويان پزشكي تصويب شد و از سال 1996 با طي مراحل علمي «كلينيكال ترايال» به عنوان يك روش كامل كلاسيك علمي در كتاب مرجع روانپزشكي قرار گرفت و اين در حالي است كه در ايران عدهاي درمان و كاهش درد به روش هيپنوتيزم را جزو طب مكمل يا آلترناتيو ميدانند و همين امر موجب شده كه اين روش علمي در كشور توسعه نيابد.
ميتوان به روش هيپنوتيزم با متمركز كردن فكر يك زن در حين زايمان به جاي ديگر كاري كرد كه درد را احساس نكند و اين پايه روشي است كه در اين دوره به متخصصان بيهوشي، زنان و اطفال آموزش داده ميشود و در حقيقت هيپنوتيزم به معناي تمركز در يك موضوع، انفكاك از محيط و تاثيرپذيري از موضوعي است كه بر آن تمركز كردهايم همه ما روزانه هيپنوتيزم را به صورت ناخودآگاه تجربه ميكنيم مانند اينكه پس از يك رانندگي طولاني، وقتي به مقصد ميرسيم يادمان نيست كه چگونه مسير را طي كردهايم علت آن اين است كه در تمام مدت فكرمان جاي ديگري بوده است و اين همان هيپنوتيزم است.
از ديدگاه اين مدرس آموزش زايمان به روش هيپنوتيزم، اين روش در حداقل 80 درصد مردم به جز افرادي كه بيماريهاي شديد رواني دارند يا عقبمانده ذهني هستند، جوابگوست و با تغييراتي كه به وسيله آن در متابوليسم مغز انجام ميشود، درد را كاملا ميتوان كنترل كرد و در مورد زايمان از اين طريق تجربه نشان داده است كه در شيردهي مادر نيز تاثير دارد و آن را افزايش ميدهد.
متخصصان زنان و مامايي اين روش زايمان را به بيماران قلبي، ديابتي و بيماراني كه در برابر روشهاي بيحسي و بيهوشي حالت تهوع مكرر پيدا ميكنند پيشنهاد ميكنند و معتقدند براي بيماراني كه در ناحيه برش احساس درد شديد ميكنند و براي بيحسي نيز ميزان پلاكت آنها پايين است و كساني كه در ناحيه كمر دچار عفونت شدهاند يا در سيستم ستون مهرهاي آنها ناهنجاريهايي وجود دارد هيپنوتيزم بهعنوان روشي مناسب براي زايمان بهحساب ميآيد.
در دنيا و بيشتر كشورهاي در حال توسعه در هر دقيقه يك زن از عواملي مربوط به بارداري و زايمان جان خود را از دست ميدهند و در سال بالغ بر پانصدهزار زن در اين رابطه ميميرند. در ايران نيز از سال 1375 تا 1384، 2585 مرگ مادران باردار و در سال 1384، 295 مورد مرگ مادر توسط وزارت بهداشت گزارش شده كه 6/87 درصد آنها در بيمارستان اتفاق افتاده و 60 درصد آنها به علت خطاهاي پزشكي، مامايي و پرستاري بوده است بنابراين يكي ديگر از مهمترين علل گرايش زنان در ايران به سزارين مرگ و ميرهاي پي در پي مادراني است كه 17 درصد اين مرگ و ميرها توسط افرادي اتفاق ميافتد كه هيچ دوره آموزشي در مورد زايمان نديدهاند.
59 درصد مرگ و مير مادران در كشور به علت خونريزي، 14 درصد به علت فشار خون بالا، 14 درصد به علت بيماريهاي قلب و عروق، 13 درصد به علت عفونت و به ترتيب خونريزي دوران بارداري، عوارض سقط جنين و آمپولي ريه مهمترين عامل مرگ و مير مادران محسوب ميشود و اين در حالي است كه سزارين نيز خالي از خطر نيست و مانند هر عمل ديگري يك عمل جراحي به حساب ميآيد و مانند هر جراحي ديگر نيازمند بيهوشي است و بيهوشي نيز خطراتي چون ابتلا به خونريزي، عفونت و انتقال خون را به همراه دارد و فرزندان متولد شده به اين شيوه دچار عوارضي ميشوند كه دكتر ناصر افضليان متخصص كودكان و كارشناس اداره كودكان وزارت بهداشت در تشريح آن ميگويد: از آنجا كه نوزادان سزاريني فشارهاي طبيعي زمان زايمان را تحمل نميكنند، ريههاي آنها از مايعات و ترشحات خالي نميشود و در نتيجه عوارضي چون زجر تنفسي در اين نوزادان بسيار شايع است؛ بهگونهاي كه حدود نيمي از نوزادان نياز به بستري شدن در ICU را پيدا ميكنند كه اين مسأله هزينه زيادي را بر خانوادهها تحميل ميكند و از سوي ديگر چون اغلب سزارينها به صورت انتخابي است و پيش از پايان زمان بارداري و شروع دردهاي زايماني انجام ميشود نوزادان سزاريني اغلب نارس هستند و مادر سزارينشده حداقل تا دو ساعت نميتواند به فرزندش شير بدهد و اين تاخير موجب بروز اختلالات تغذيهاي در مادر ميشود.
با توجه به عوارض حاصل از عمل سزارين حاميان زايمان به روش هيپنوتيزم اين روش را به عنوان يك روش جايگزين براي سزارين مطرح ميكنند و مدعياند كه اين روش يك روش علمي و كاربردي است كه به سهولت و ارزاني ميتواند مورد استفاده قرار گيرد و در اين روش زنان در ماههاي 2 تا 8 ماهگي بارداري با كمك پزشك با هيپنوتيزم و خود هيپنوتيزم آشنا ميشوند و در صورتي كه داوطلبان اين نوع زايمان هيپنوتيزمپذيري متوسط يا خوب دارند با خودهپينوتيزم و روشهاي ايجاد بيدردي با خودهپينوتيزم آشنا و در خانه، درمانگاه يا بيمارستان حتي بدون كمك پزشك يا مامايي كه با هپينوتيزم آشنايي داشته باشد ميتوانند زير نظر پزشك يا ماما خود را در شرايط بيدردي قرار دهند. درست همانند اتفاقي كه در مورد اولين زايمان به روش هيپنوتيزم افتاد و مادر داوطلب براي انجام زايمان تحت مراقبتهاي پزشك قرار گرفت.
دومين زايمان به روش هيپنوتيزم
در سال 1369 اولين زايمان به روش هيپنوتيزم در بيمارستان پارس تهران صورت گرفت كه بهدليل ريسك بالاي آن، به اطلاع عموم نرسيد اما در مورد دومين زايمان بدون درد به اين روش بيمار از چند ماه قبل از زايمان هفتهاي 2 تا 3 جلسه، جلسات آموزشي هيپنوتراپي را پشتسر گذاشت.
آيه حسنلو، مادري كه داوطلبانه به استقبال اين عمل جراحي رفت:
باتوجه به اينكه در 4 ماه اول بارداري وضعيت جسماني مناسبي نداشتم، استاد الماسيان، متخصص هيپنوتيزم كه تخصصش را از انجمن NGH آمريكا گرفتهاند، پيشنهاد زايمان به روش هيپنوتيزم را مطرح كردند و من 4 ماه قبل از زايمان، با وجود اينكه با تمام خطرات آن آشنا بودم، با موافقت همسرم و همچنين تكنيكهاي خاص تنفسي و تكنيكهايي كه مرا براي رفتن به حالت خلسه و شرطيشدن كمك ميكرد، خودم را براي انجام اين عمل آماده كردم.
«البته ترجيح ميدادم كه شرايط زايمان طبيعي برايم فراهم شود اما بهعلت شرايط خاصي كه داشتم، پزشكان عمل سزارين را براي تولد فرزندم انتخاب كردند و اين در حالي بود كه من هيپنوتيزم را به ساير روشهاي بيهوشي و بيحسي ترجيح دادم و تنها بهخاطر درد 10 دقيقه آخر زايمان متخصصان از بيحسي استفاده كردند چون بر اساس آموزشهايي كه ديده بودم، براي 45 دقيقه اول عمل آمادگي داشتم، در حالي كه عمل يك ساعت و نيم طول كشيد و در تمام طول اين مدت، حركت دست جراحان را ميديدم.»
انجام اين روش جراحي، آن هم براي دومين بار در ايران، در حالي بود كه دبير اجرايي علمي مامايي ايران در مورد اجراييشدن پروتكل مربوط به استفاده از اين روشها براي كاهش هزينههاي زايمان، افزايش كيفيت خدمات مراقبتي به زنان باردار و تولد نوزاد سالم به وزارت بهداشت تاكيد كرده بود.
گرچه ارائهدهندگان اين نوع زايمان از تاثير اين روش در سلامتي مادر و كودك سخن ميگويند و آن را در رديف زايمانهاي بدون درد مثل زايمان در آب و دارويي بهحساب ميآورند، ولي برخي جراحان زنان و زايمان اين روش را در شرايطي كه فرد نسبت به داروهاي بيهوشي حساسيت نشان نميدهد، نميپذيرند و معتقدند كه در شرايطي كه فرد ميتواند سزارين كند، ديگر نيازي به اين روش نيست چراكه در عمل سزارين هيپنوتيزم ميتواند عواقب بدي براي داوطلب بهدنبال داشته باشد.
دكتر ميترا مدرسگيلاني، متخصص زنان:
زايمان به روش هيپنوتيزم شايد در مورد داوطلباني كه دچار بيماريهاي قلبي ـ عروقي و ديابت هستند و امكان بيهوشي عمومي وجود ندارد، موثر ميباشد اما در شرايطي كه داوطلب چنين مشكلي ندارد و شرايط جسماني او و فرزندش ايجاب ميكند كه فرد تحت عمل سزارين قرار گيرد، هيپنوتيزم چندان كارساز نخواهد بود چراكه يكي از نگرانيهايي كه در مورد هپنوتراپ، آن هم در مورد عمل جراحي وجود دارد، اين است كه احتمال دارد بيمار از خواب بيدار شود و اين مساله از نظر روحي تاثير مخربي بر سلامتي داوطلب ميگذارد، بهگونهاي كه با تداعي عمل سزارين، استرسهاي روحي به او دست بدهد. با اين همه، باوجود اميدهايي كه ارائهدهندگان اين طرح در اشاعه آن دارند، برخي زمانبر بودن دورههاي آموزشي آن را از جمله نقاط ضعف آن بهحساب ميآورند.
isna
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر